پیله ی پروانه به قلم فرگل حسینی
پارت نوزده
زمان ارسال : ۲۷۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 13 دقیقه
به روبه رویش زل زد. انگار نوشته های کج وماوج گنگ ونامفهومی روی دیوار حک شده بودند واو سعی در خواندنش داشت.
درب باز شد وسرش را کمی به طرف راستش متمایل کرد، حامی رادر کت وشلوار دید، سرش را چرخاند.
حامی شیرکاکائو درون دستش را محک ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آزاده دریکوندی
10واقعا با پروانه موافقم! توجهات یهویی حامی رو مخه! اوایل رمان می گفتم حامی چه بدبختیه که شوهر پروانه است ولی حالا می گم عجب هفت خطیه این!